چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

شاطر عباس صبوحی » غزلیات


  1. گرفتاران: پدر، خواهد ببرّد زلفکان چون کمندش را
  2. خاطره: گل شکفت و آن گل رخسار یاد آمد مرا
  3. غم آزادی: تا به دام غمش آورد خدا، داد مرا
  4. آرزو: اگر روزی بدست آرم سر زلف نگارم را
  5. مسوزان: ایا صیّاد رحمی کن، مرنجان نیم‌جانم را
  6. تبّری: تا پریشان به رُخ آن زلف سمن ساست تو را
  7. جستجو: چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را
  8. بیداری ما: نیست او را سر موئی سر سودائی ما
  9. شوق جمال: صبر و قرارم دگر به یک نظر امشب
  10. نقش خود: مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب
  11. گل بادام: سُرخ و بیجادۀ رخ و تازه لب از باده و مست
  12. دل گمشده: عشقت آتش بدل کس نزند تا دل ماست
  13. نقطه خال تو: روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
  14. پریزاد: تا مرا عشق تو، ای خسرو خوبان به سر است
  15. نیاز: تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد
  16. رخ زیبا: توتیای دیدۀ عشّاق خاک پای تست
  17. سودای دوست: رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست
  18. اشک بیقراری: در این زمانه نه یاری، نه غمگساری هست
  19. تشنگی: بر سر مژگان یار من مزن انگشت
  20. چشم نرگس: غم درآمد ز درم چون ز برم یار برفت
  21. آتشی در خرمن: عشق آمد و امن جانم گرفت
  22. تعبیر خواب: خواب دیدم که همی خون ز کنارم می‌رفت
  23. دام و دانه: دلی که در خم زلف، شانه می‌طلبد
  24. نظاره: جلوۀ روی تو آفتاب ندارد
  25. شب هجران: دیده در هجر تو شرمندۀ احسانم کرد
  26. سفر با او: بی شاهد و شمع و شکر و می، چه توان کرد
  27. بهانه: دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
  28. زخم و مرهم: تا صبا شانه بر آن زلف خم اندر خم زد
  29. دل گمشده: گره‌ای از خم آن زلف چلیپا وا شد
  30. غوغای محشر: نه تنها بندۀ بالای موزونت صنوبر شد
  31. چشمه، دریا، قطره ...: حلقه حلقۀ زلفش، تا ز باد لرزان شد
  32. خمخانه حق: شام هجران مرا صبح نمایان آمد
  33. همت مردانه: ای خوش آنانکه قدم بر در میخانه زدند
  34. صید دل: دلبرم گر به تبسّم لب خود باز کند
  35. بازار سنبل: ترک من، چون حلقۀ مشکین کاکل بشکند
  36. چشم هندو: یاد از آن روزی که کس را ره در این محضر نبود
  37. ماجرای دل: گفته بودی که بیائی، غمم از دل برود
  38. تلخ و شیرین: گر ز درم آن مه دو هفته درآید
  39. مژدۀ دیدار: به گوشم مژده‌ای آمد که امشب یار می‌آید
  40. نقاش تقدیر: سالها قد تو را خامۀ تقدیر کشید
  41. نقش تو: آن‌که رخسار تو با زلف گره گیر کشید
  42. آتش سینه: پرده تا باد صبا از رخ جانانه کشید
  43. خواب آلودگان: کی روا باشد که گردد عاشق غمخوار، خوار
  44. صید غرقه در خون: شوم من گرچه صید غرقه در خون گشتۀ ترکش
  45. نگران روی او: چنان سدّی ز چین بسته است آن زلفین گیسویش
  46. زلف و خال: ای خواجه چشم من همه سوی خط است و خال
  47. اشتیاق جمال: شبی بخواب زدم بوسه بر لبش بخیال
  48. شیفتۀ شیدایی: ز عشق روی تو، چون بلبل از گل
  49. توبه شکستم: پیوسته من از شوق لب لعل تو مستم
  50. آوازۀ عاشقی: تا بوسه از آن لعل دلآرام گرفتم
  51. حلقۀ زلف: تا در آن حلقۀ زلف تو گرفتار شدم
  52. دلبر فرزانه: طالب طرّه خم در خم جانانه شدم
  53. پریدن از آشیانه: ترنج غبغب آن یوسف عزیز چو دیدم
  54. سرخوشم: خوش می‌کشد بسوی تو این عشق سرکشم
  55. شاطر عشق: من اگر رندم و قلّاشم، اگر درویشم
  56. هله: صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم
  57. جام جهان بین: وقت آن شد که سر خویش، من از غم شکنم
  58. پرده های راز: دو چشم مست تو، خوش می‌کشند ناز از هم
  59. مبدأ برهان: بار دگر به کوچۀ رندان گذر کنیم
  60. گوهر: وقت آنست که از خانه به بازار شویم
  61. گلگون قبا، خونین کفن: از حسرت شمع رخت، افتاده در طرف چمن
  62. بیدل حیران: توئی در ملک جان، جان و چه جانی؟ جان مهرویان
  63. رقیب: ره دل را بتا، زان شوخ چشم مست رهزن زن
  64. زبونی دل: در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من
  65. تماشا: آسمان گر ز گریبان، قمر آورده برون
  66. آیهٔ رحمت: غبار نیست که بر گرد عارض ترش است این
  67. تمنّا: زلفت از سنبل تر سر زده بر طرف چمن
  68. نکته به نکته، مو به مو: فصل بهار شد، بیا تا به خُم آوریم رو،
  69. خیال تو: از حالت چشم تو مرا بیم گرفته
  70. گره مار به مار: به اختیار زدم دل به زلف یار، گره
  71. دقیقه، دقیقه: غمت شود به دل من فزون، دقیقه دقیقه
  72. زلف و شانه: بر جان، شرار عشفت، خوش می‌کشد زبانه
  73. گل شب‌بو: دلبرا بر روی ماهت این پریشان مو است داری
  74. باز، دل میبری ...: ای که صد سلسله دل، بسته به هر مو داری
  75. وطن تو: دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری