چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

رهی معیری »ابیات پراکنده » 10 - بی نصیب



به سراپای تو ای سرو سهی قامت من

کز تو فارغ سر مویی به سراپایم نیست


تو تماشاگه خلقی و من از باده شوق

مستم آنگونه که یارای تماشایم نیست


چه نصیبی است کز آن چشمه نوشینم هست؟

چه بلایی است کز آن قامت و بالایم نیست