چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۴

در بیان آنک عاشق دنیا بر مثال عاشق دیواریست کی بر و تاب آفتاب زند و جهد و جهاد نکرد تا فهم کند کی آن تاب و رونق از دیوار نیست از قرص آفتابست در آسمان چهارم لاجرم کلی دل بر دیوار نهاد چون پرتو آفتاب بفتاب پیوست او محروم ماند ابدا و حیل بینهم و بین ما یشتهون

عاشقان کل نه عشاق جزو

ماند از کل آنک شد مشتاق جزو

چونک جزوی عاشق جزوی شود

زود معشوقش بکل خود رود

ریش گاو و بندهٔ غیر آمد او

غرقه شد کف در ضعیفی در زد او

نیست حاکم تا کند تیمار او

کار خواجهٔ خود کند یا کار او