چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

چَکامه خوان

شعر و دکلمه - ارغنون دل

مفردات آرتیمانی

1  

هجرت ز وصل غیر خبر میدهد مرا

مرگی نوید مرگ دگر میدهد مرا


2

از آن هجران کند با من مدارا

که بی او زیستن کم مردنی نیست


3 

فیض عجبی یافتم از صبح ببینید

این جادهٔ روشن ره میخانه نباشد



4 

زلفش بخط سپرد رضی عهد دلبری

خوبی ازین دو سلسله بیرون نمیشود



 5

زلفش به بستر مرگ از تغافلت

سنگین دلا بیک نگهم میتوان خرید


6

دامن هر دو جهان از کف غم برهانم

گر بچنگم فتد از چرخ گریبان و سری


 
7

قید و اطلاق دلم سوخت ندانم چکنم

هیچ جا بند نه و در همه جا بند شدم



8 

جز غم عشق بهر چیز که در ساخته‌ای

حیف و صد حیف از آن عمر که در باخته‌ای


9 

ای کبوتر تو که سر پنجهٔ شاهینت نیست

با خبر باش که آواز پری می‌آید